محل تبلیغات شما
به خدا من خسته‌ام
خیلی دلم می‌خواهد از اینجا
به جانب آن رهایی آرام بی دردسر برگردم،
آیا تو قول می‌دهی
دوباره من از شوق سادگی … اشتباه نکنم!؟
اول انگار نگاهم کرد
اول انگار ساکت بود
بعد آهسته گفت
برایت سنجاق‌سری از گیسوی رود و
خواب خاطره آورده‌ام.
آیا همین نشانی ساده
برای علامت علاقه کافی نیست؟
حالا چمدانت را بردار
آرام و پاورچین از پله‌ها به جانب آسمان بیا،
ما دوباره به خواب دور هفت دریا و
هفت رود و هفت خاطره برمی‌گردیم
آنجا تمامِ پریان پرده‌پوش
در خواب نی‌لبک‌های پر خاطره ترانه می‌خوانند
آنجا خواب هم هست، اما بلند
دیوار هم هست، اما کوتاه
فاصله هم هست، اما نزدیک، نزدیک
نزدیکتر بیا
می‌خواهم ببوسمت
سیدعلی_صالحی

دارم هی صبوری میکنم ....

تکه هایی از یک کل منسجم

"یاد" نادر ابراهیمی

هست، ,خواب ,خاطره ,هم ,انگار ,هفت ,هست، اما ,هم هست، ,وهفت رود ,دریا وهفت ,هفت دریا

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

reapelilas scenamunmo آینده به شما نزدیک است sulmaurepkest Florence's collection وبلاگ نماینگی عطار همسفران Maria's memory predhaberco pidendbrucan hapsronfiche